چ حس خوبی دارم الان / نمیدونم چرا ولی دارم...
دوس دارم‌ی کوله بردارم هر چیزی ک دوسِش دارم رو بندازم توشو برم ک برمممم
برم‌ی جای خیلی عالی ، دشت و دمن ، پر از گلهای بهاری و چمنهای سرسبز . برسم ب‌ی تپه سرسبز ک اونطرفش‌ی مزرعه کوچیک و زیبا باشه ، پر باشه از گاو و گوسفند و خرگوش . مرغ و خروس و جوجه‌هاشون ک دارن پی دونه میگردن ....
یا برم توی‌ی جنگل سرسبز و قشنگ تنهای تنها، ک من باشم و تمام حیوانات و اسبهای خوشگلی ک دارن بصورت جمعی توی اون منطقه زندگی میکنن. دنبال سنجابها و لونه خرگوش و مورچه خوار.... برسم ب‌ی رودخونه پرآب خروشان ک صدای آبش ترس ب جونم بندازه ...
یا برم توی قطب (شمال و جنوبش فرقی نداره) فقط برم‌ی قطبی ک پر از برف باشه با تمام حیوونای قطبی. دوس دارم با‌ی ایسکیمو آشنا بشم‌ی مدتی پیش اونا زندگی کنم . روزا نورآفتاب روی برفا بتابه و شبا هم ک برف باشه و باد شدید و من توی همچین محیطی تنها راه برم.
دوس دارم برم...... برم و برم و برمممم
برچسب‌ها: رویای زیبای من